برای پاسخ به پرسش خورسند درست است یا خرسند، اگر منابع معتبر را چراغ راهمان قرار دهیم، «خرسند» املای درست کلمه است. بر اساس پژوهشهای ویراویراست، اعتبار املای «خرسند» یک سروگردن بالاتر است که در ادامه آن را بیشتر توضیح میدهیم.
خورسند یا خرسند؟
در فرهنگ دهخدا برابر مدخل خرسند آورده شده است: [خُ سَ] (ص) همیشهخوش، خشنود (برهان قاطع)، شادان، راضی (غیاثاللغات)، شادمان و شادکام.
در کتاب فرهنگ سخن دراینباره گفته شده است که این واژه در معنی شادمان، خوشحال، راضی و قانع به کار میرود و املای آن بهصورت «خرسند» درست است. برای تأکید نمونههای زیر آورده شده است:
· ماه روزه را به سر برده و خرسند بودند (ندوشن: روزها، ص 164).
· اگر مدعی دانش به زندگی تنگ و مختصر نمیسازد و از کار خود خرسند نیست، آزاد است که به شغل پرسودتری بپردازد (خانلری: هفتادسخن، ص 54).
به نظر دکتر ذوالفقاری آنچه فارسی را مبتلا به غلطهای املایی گوناگون میکند، صامتهای چندشکلی و مصوتهای نمایندۀ یک واج هستند. ایشان برای این موضوع مثال زیر را آورده است:
· کاربرد اشتباه مزکور بهجای مذکور و خورسند بهجای خرسند.
خلیلالله افضلی بهطور مفصل به موضوع خورسند یا خرسند پرداخته و در مقالهای آن را با پیشینۀ تاریخی بررسی کرده است. پایۀ این پژوهش، رفتوآمد نامههایی بین میرزا محمدارشد برنابادی و میرزا حسن واهب از ادیبان مطرح هرات و اصفهان در سدۀ یـازدهم هجری است.
این دو نفر در دل نامههایشان، دربارۀ خورسند درست است یا خرسند گفتوگو میکنند؛ میرزا ارشد املای درست واژه را «خورسند» میداند و میرزا واهب بر درستبودن «خرسند» پافشاری میکند. دلیلهای این دو نفر هیچکدام شالودۀ سفتوسختی ندارد؛ وکیل میرزا ارشد برای ادعایش، املای واژه در نوشتههای ریشهدار است. به نظر او اگر این واژه در نوشتههای مناطق دیگر املایی بهجز «خورسند» داشته باشد، دلیلش تفاوت رسمالخط است.
خود افضلی هم در پژوهشهایش با خورسند یا خرسند کلنجار رفته و در متنهای کهن به دنبال املای درست کلمه گشتوگذار کرده است. او یافت که خرسند در سه نسخۀ کلیات سعدی (726 ق، محل کتابت: عراق عجم، ص 238) و غزلیات بیدل (131 ق، محل کتابت: دهلی، ص 688) و کلیات حکیم سنایی (قرن ششم، محل کتابت: غزنی، ص 52) بدون واو آمده است.
ریشهشناسی
افضلی تنها به گشتوگذار در نوشتهها راضی نبود و به شجرهنامۀ این واژه نیز نگاهی انداخت تا از دگرگونیهایش از زمان تولد تا امروز باخبر شود. او دراینباره به نکتههای زیر اشاره کرده است:
Ø با مراجعه به فرهنگهای پهلوی، ریشۀ این واژه «خُنسند» است که به همین شکل در یکی از نخستین متنهای فارسی آمده است: «میگویند کی راست مینبخشد اگر دهندشان از صدقها مشتی نیک خوشمنش و خنسند باشند» (شنقشی، 1355). در فرهنگ پهلوی نیز این واژه بهصورت «خنسند» و نیز «خورسند» نقل شده است (فرهوشی، 1352).
Ø برخی دیگر از پژوهشگران، ریشۀ این واژۀ پهلوی را مرکب از sand +xor که جزء اول آن یعنی xor در ارمنی بهمعنای «گود، گودی و ورطه» است که اصل آن avart است. در اوستا نیز aora و avare را «بهسوی پایین» معنی میکند. در سانسکریت avara بهمعنای «پایین و پست» است. جزء دوّم آن یعنی sand در اوستا بهمعنای «پسندیدهیافتن» است. رویهمرفته، خورسند (خُرسند) «به درجۀ پست و پایین راضیشدن» است (مشکور، 1346). برخی همچون رامپوری (1393) در غیاثاللغات با قطعیت گفته است که نوشتن آن با واو خطاست.
هدیۀ ویراویراست: سپاس از اینکه مقاله را تا پایان خواندید و با ما همراهید. در این مقاله دربارۀ اینکه خورسند درست است یا خرسند آموختیم. اینجا چند بیت زیبا را به شما تقدیم میکنیم تا هم کاربرد این واژه را در شعر شاعران بزرگ ایران ببینید و هم از خواندن آنها لذت ببرید.
کم کن طمع از جهان و میزی خرسند از نیک و بد زمانه بگسل پیوند
می در کف و زلف دلبری گیر که زود هم بگذرد و نماند این روزی چند
خیام
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
به شعر حافظ شیراز میرقصند و مینازند سیهچشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
حافظ
ما برای نوشتن دربارۀ خورسند یا خرسند از منابعی استفاده کردهایم. فهرست آنها را اینجا قرار میدهیم تا اگر دوست داشتید، دراینباره بیشتر بخوانید.
📖 افضلی، خلیلالله. (1396). خورسند یا خرسند، پاژ، 26، 178-186.
📖 انوری، حسن و یوسف عالی عباسآباد. (1385). فرهنگ درستنویسی سخن. تهران: سخن.
📖 ذوالفقاری، حسن. (1398). آموزش ویراستاری و درستنویسی. ویراست چهارم. تهران: علم.
بهکوشش گروه زبانشناسی ویراویراست
با قلم امیرعلی حسینی
برای پاسخ به پرسش خورسند درست است یا خرسند، اگر منابع معتبر را چراغ راهمان قرار دهیم، «خرسند» املای درست کلمه است. بر اساس پژوهشهای ویراویراست، اعتبار املای «خرسند» یک سروگردن بالاتر است که در ادامه آن را بیشتر توضیح میدهیم.
خورسند یا خرسند؟
در فرهنگ دهخدا برابر مدخل خرسند آورده شده است: [خُ سَ] (ص) همیشهخوش، خشنود (برهان قاطع)، شادان، راضی (غیاثاللغات)، شادمان و شادکام.
در کتاب فرهنگ سخن دراینباره گفته شده است که این واژه در معنی شادمان، خوشحال، راضی و قانع به کار میرود و املای آن بهصورت «خرسند» درست است. برای تأکید نمونههای زیر آورده شده است:
· ماه روزه را به سر برده و خرسند بودند (ندوشن: روزها، ص 164).
· اگر مدعی دانش به زندگی تنگ و مختصر نمیسازد و از کار خود خرسند نیست، آزاد است که به شغل پرسودتری بپردازد (خانلری: هفتادسخن، ص 54).
به نظر دکتر ذوالفقاری آنچه فارسی را مبتلا به غلطهای املایی گوناگون میکند، صامتهای چندشکلی و مصوتهای نمایندۀ یک واج هستند. ایشان برای این موضوع مثال زیر را آورده است:
· کاربرد اشتباه مزکور بهجای مذکور و خورسند بهجای خرسند.
خلیلالله افضلی بهطور مفصل به موضوع خورسند یا خرسند پرداخته و در مقالهای آن را با پیشینۀ تاریخی بررسی کرده است. پایۀ این پژوهش، رفتوآمد نامههایی بین میرزا محمدارشد برنابادی و میرزا حسن واهب از ادیبان مطرح هرات و اصفهان در سدۀ یـازدهم هجری است.
این دو نفر در دل نامههایشان، دربارۀ خورسند درست است یا خرسند گفتوگو میکنند؛ میرزا ارشد املای درست واژه را «خورسند» میداند و میرزا واهب بر درستبودن «خرسند» پافشاری میکند. دلیلهای این دو نفر هیچکدام شالودۀ سفتوسختی ندارد؛ وکیل میرزا ارشد برای ادعایش، املای واژه در نوشتههای ریشهدار است. به نظر او اگر این واژه در نوشتههای مناطق دیگر املایی بهجز «خورسند» داشته باشد، دلیلش تفاوت رسمالخط است.
خود افضلی هم در پژوهشهایش با خورسند یا خرسند کلنجار رفته و در متنهای کهن به دنبال املای درست کلمه گشتوگذار کرده است. او یافت که خرسند در سه نسخۀ کلیات سعدی (726 ق، محل کتابت: عراق عجم، ص 238) و غزلیات بیدل (131 ق، محل کتابت: دهلی، ص 688) و کلیات حکیم سنایی (قرن ششم، محل کتابت: غزنی، ص 52) بدون واو آمده است.
ریشهشناسی
افضلی تنها به گشتوگذار در نوشتهها راضی نبود و به شجرهنامۀ این واژه نیز نگاهی انداخت تا از دگرگونیهایش از زمان تولد تا امروز باخبر شود. او دراینباره به نکتههای زیر اشاره کرده است:
Ø با مراجعه به فرهنگهای پهلوی، ریشۀ این واژه «خُنسند» است که به همین شکل در یکی از نخستین متنهای فارسی آمده است: «میگویند کی راست مینبخشد اگر دهندشان از صدقها مشتی نیک خوشمنش و خنسند باشند» (شنقشی، 1355). در فرهنگ پهلوی نیز این واژه بهصورت «خنسند» و نیز «خورسند» نقل شده است (فرهوشی، 1352).
Ø برخی دیگر از پژوهشگران، ریشۀ این واژۀ پهلوی را مرکب از sand +xor که جزء اول آن یعنی xor در ارمنی بهمعنای «گود، گودی و ورطه» است که اصل آن avart است. در اوستا نیز aora و avare را «بهسوی پایین» معنی میکند. در سانسکریت avara بهمعنای «پایین و پست» است. جزء دوّم آن یعنی sand در اوستا بهمعنای «پسندیدهیافتن» است. رویهمرفته، خورسند (خُرسند) «به درجۀ پست و پایین راضیشدن» است (مشکور، 1346). برخی همچون رامپوری (1393) در غیاثاللغات با قطعیت گفته است که نوشتن آن با واو خطاست.
هدیۀ ویراویراست: سپاس از اینکه مقاله را تا پایان خواندید و با ما همراهید. در این مقاله دربارۀ اینکه خورسند درست است یا خرسند آموختیم. اینجا چند بیت زیبا را به شما تقدیم میکنیم تا هم کاربرد این واژه را در شعر شاعران بزرگ ایران ببینید و هم از خواندن آنها لذت ببرید.
کم کن طمع از جهان و میزی خرسند از نیک و بد زمانه بگسل پیوند
می در کف و زلف دلبری گیر که زود هم بگذرد و نماند این روزی چند
خیام
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
به شعر حافظ شیراز میرقصند و مینازند سیهچشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
حافظ
ما برای نوشتن دربارۀ خورسند یا خرسند از منابعی استفاده کردهایم. فهرست آنها را اینجا قرار میدهیم تا اگر دوست داشتید، دراینباره بیشتر بخوانید.
📖 افضلی، خلیلالله. (1396). خورسند یا خرسند، پاژ، 26، 178-186.
📖 انوری، حسن و یوسف عالی عباسآباد. (1385). فرهنگ درستنویسی سخن. تهران: سخن.
📖 ذوالفقاری، حسن. (1398). آموزش ویراستاری و درستنویسی. ویراست چهارم. تهران: علم.
بهکوشش گروه زبانشناسی ویراویراست
با قلم امیرعلی حسینی